<p> جامی، گاهی به بیان اختلاف نظرِ میان ابن­الحاجب و زمخشری می­پردازد، هر چند که ابن­الحاجب وامدار زمخشری است، ولی در پاره­ای از موارد با او به مخالفت پرداخته است. گروهی هم براین باورند که خیام با آن همه دانش و آگاهی نیازی به تأثیر پذیری از ابوالعلاء و یا امثال او را نداشته است (جعفری:39:1365). از اینها که بگذریم، شاید ابوالعلای معرّی تنها شاعر بزرگ عربی باشد که خیام تا حدودی تحت تأثیر افکار و سرودههای او قرار گرفته است. همان طور که گفتیم، احمد حافظ عوض، ادیب و مترجم مصری اولین کسی بود که در سال 1901، نه رباعی از رباعیات خیام را از انگلیسی به عربی ترجمه نمود. اوّلین رمان اجتماعی که به دلیل شرایط اقتصادی، سیاسی، فقر، فحشاء و وضع حقیر زن در جامعه نوشته شد، به قلم مشفق کاظمی در رمان تهران مخوف بود که مشکلات جامعه را به تأسّی از رمان مادام کاملیا اثر الکساندر دوما نوشت (ر.ک؛ میرعابدینی، 1377، ج 1و 2: 17). اوّلین بار داستان کوتاه در ایران به وسیلة جمالزاده نوشته شد. هر چند که وی از اخفش، کوفیان و بغدادیان نیز نقل قول می­کند اما متمایل به بصریان است، بی گمان او در این زمینه از ابن­الحاجب تأثیر پذیرفته است. </p>
 
<p> ولی اسم او و کتابش را به صراحت ذکر نمی­کند. همچنین مؤلف از اشعار عربی در کتابش به عنوان شاهد استفاده می­کند که تعداد آن به 62 بیت می­رسد. مقوله حج، در کنار دیگر حوزههای اسلامی، دارای جذابیتی است که باعث میشود، مستشرقان به سراغ آن بیایند و درباره آن، قلمفرسایی کنند. نویسنده در بررسی موضوع به منابع مهم زیر مراجعه کرده است: تاریخ نظم و نثر فارسی سعید نفیسی، فهرستگان نسخههای خطی ایران (فنخا) و فهرستوارة دستنوشتهای ایران (دنا) به کوشش مصطفی درایتی، دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، تاریخ ادبیات ذبیحالله صفا، لغتنامة دهخدا، فهرستوارة کتابهای فارسی و فهرست نسخههای خطی فارسی از احمد منزوی. وی در برابر آرای نحویان بصری و کوفی، انسانی متعصب نبوده است و در شرح او مشاهده می­شود که برای توضیح مطالب نحوی از آرای هر دو گروه استفاده کرده است و در هر مبحث، نظر هر گروه را که شایسته تر بوده است پذیرفته، اما گرایش وی بیشتر به بصریان بوده است.</p>
<p> با توجه به اینکه دشمنان خواجه گفته بودند که او توسط قاصدی برای دشمن شاه نامه فرستاده و از او خواسته تا به سرزمین بهمنیان حمله کند، نظام الدین در همین مجلس از شاه می خواهد که در صورت درست بودن این  کتاب گردون آن فرد را حاضر کرده و از او در این مورد سوال و جواب شود. ب: عقیدة وی در مسئله «کُحل» هم از جمله مباحثی است که جامی در مورد آن فتح بابی کرده است و می­توان وی را در این دو مورد صاحب رای و نظر دانست. عده­ای دیگر معتقدند که مرگ امری عدمی است و نیاز به آفریننده ندارد بنابراین هیچ موثری برای آن قابل تصور نیست و در این صورت، مثال جامی، گویای مطلب نیست. او پس از مرگ نجم الدین مناطق زیادی را در اطراف کووه به تصرف خود در آورد و عملا در مقابل بهمنیان دست به شورش زد. جامی، همانند دیگر نحویان برای اثبات مسائل نحوی از آیات و احادیث و اشعار و امثال استفاده می­کند، وی نسبت به آیات سه موضع اتخاذ کرده است: الف: آیاتی که آنها را برای اثبات قاعده­ای مورد استشهاد قرار داده است که نمونه­های آن در شرح او به وفور یافت می­شود.</p><p></p>
<p> جامی در مواردی به بیان مسائل کلامی می­پردازد و رأی معتزله و اشاعره را مورد بررسی قرار می­دهد و این امر، بیانگر تسلط او بر علم کلام و آشنایی وی با نظرات متکلمان دوران خویش است. و در این زمینه مسائل شاذ را رد کرده و آنها را نادرست می­پنداشتند و یا تأویل می­کردند و برای عمل به استقراء در زبان به بیابان­های حجاز، نجد وتمامه می­رفتند و مواد زبانی را از آن­ها بر می­گرفتند. بارزترین ضعف جامی در استفاده از شرح رضی این است که وی معمولا قسمتی از آرای رضی را نقل کرده است و از توضیحات کاملی که رضی آن را ذکر نموده است پرهیز می­کند و می­توان گفت که در این گونه موارد شرح جامی خلاصه­ای از شرح رضی گردیده است و بدین سبب این قبیل عبارات جامی بسیار مشکل است و شاید هم یکی از دلایل پیچیده بودن شرح جامی در برابر شرح رضی، نیاوردن مثال­ها و شواهد کافی از احادیث و اشعار برای بیان مسائل نحوی است. 2- بیشتر منتقدان به جای پرداختن به مسائل درون متنی و محور قرار دادن متن و یا خواننده، به بررسیهای برون متنی و به ویژه ناظر به نقد مؤلف تکیه دارند؛ شیوهای که دیری است دوران آن در نقد ادبی غرب به سر آمده است.</p>